امروزه دیگه هیچ فردی به اهمیت و نقش تصمیم گیری در زندگی شک نداره! چرا؟ چون دیگه برای همه آشکار شده که روزهای ما تشکیل شده از تصمیم های کوچیک و بزرگ.
ولی اهمیت مهارت تصمیم گیری برای همه آدمها روشن نیست! اینکه درسته طی روز صدها بار داریم تصمیم میگیریم اما معمولا افراد نمیدونن که درواقع گرفتن این تصمیم ها، نیاز به یه مهارت داره و به همین سادگی نیست.
این نکته رو میشه از تصمیم های اشتباهی که هر آدمی توی زندگیش گرفته برداشت کرد. بنابراین داشتن مهارت تصمیم گیری می تونه وجه تمایز افراد از همدیگه بشه.
اما یکی از اون چیزهایی که باعث میشه یک کار رو خوب انجام بدیم، شناخت کامل اونه. مثل مسیری که قراره برای رسیدن به یه نقطه طی کنیم. همیشه گفتیم که شناخت مسیر باعث میشه که اون مسیر رو راحتتر طی کنیم. این موضوع در مورد تصمیمات هم کاملا صدق میکنه و ما اگر با انواع روش های تصمیم گیری آشنا بشیم، قطعا راحت تر از پس این کار بر میاییم.
پس بریم و انواع سبک ها رو از دیدگاه نویسنده های مختلف و در سایت های مختلف بررسی کنیم:
اولین سایت که به بررسی این موضوع پرداخته، سایت متمم هست
از نظر نویسنده سبک های مختلفی برای گرفتن تصمیم ها وجود داره و ممکنه هر سبک برای نوع خاصی از تصمیم کارایی داشته باشه و لزوما همه افراد همه انواع این تواناییها رو ندارند. مثلا یک مدیر ممکنه تصمیم های خوبی برای کسب و کارش بگیره اما تصمیم هایی که در زندگی شخصیش میگیره، چندان مناسب نباشن.
یکی از مولفه هایی که کمک میکنه ما در تصمیمی گیری مهارت خوبی رو کسب کنیم، اینه که انواع روشهای اون رو بشناسیم که این روش ها عبارتند از:
- تصمیم گرفتن به روش فردی در برابر تصمیم گیری گروهی: همونطور که از اسمش پیداست، یعنی افراد گاهی به تنهایی تصمیم میگیرند و گاهی اوقات به صورت گروهی.
- تصمیم گرفتن به روش منطقی در برابر تصمیم گیری شهودی: تصمیم گیری بر اساس شهودی یعنی استفاده از سیستم 1 و تصمیم گیری منطقی یعنی استفاده از سیستم 2 (مطالعه بیشتر در مورد سیستم 1 و 2)
- تصمیمهای برنامه ریزی شده در برابر تصمیم های برنامه ریزی نشده: تصمیمهای برنامهریزی شده تصمیمهایی تکراری هستند که قبلاً مشابه اونها اتفاق افتاده و تصمیمهای برنامه ریزی نشده قاعدتا تصمیمهایی هستند که ناگهانی رخ میدن.
- تصمیم گرفتن به روش شخصی در برابر تصمیم گیری سازمانی: تصمیم های شخصی فقط مربوط به شخص خودتونه اما تصمیم گیری سازمانی افراد بیشتری رو تحت تاثیر قرار میده.
- تصمیم گرفتن به روش استراتژیک، تصمیم گیری تاکتیکی و تصمیم گیری عملیاتی: تصمیم گیری استراتژیک اثرات بلند مدت داره؛ مثل انتخاب رشته دانشگاهی. تصمیم گیری تاکتیکی یک لول پایینتر از استراتژیکه مثلا اگر تصمیم گرفتید که رشته پزشکی قبول شید، برنامه ریزیهای درسی توی این دسته میگنجه. تصمیم گیری عملیاتی هم به جزئیات تصمیم های تاکتیکی شما میپردازه.
- و انواع تصمیمها بر اساس موضوع آنها: تصمیم هایی که نیاز به سواد عاطفی دارند در این دسته قرار میگیره.
سایت بعدی که ما رو با انواع سبک های دیگر آشنا میکنه عصر ایرانه:
نویسنده این سایت معتقده که افراد با توجه به ویژگیهای شخصیتی و موقعیتی متفاوتی که دارند از سبکها و روشهای مختلفی برای تصمیم گرفتن استفاده میکنند، مثل:
احساسی، اضطراری، اجتنابی، تکانهای، مطیعانه، تقدیری و منطقی.
سبک احساسی بر اساس هیجاناته و فکر کردن نقشی در اون نداره و تصمیم گیری منطقی کاملا متضاد این حالته و احساسات هیچ نقشی در اون نداره. سبک اضطراری مربوط به زمانیه که فرد به شدت دچار استرس و اضطرابه و با تصمیم گیری زودهنگام میخواد هرچی زودتر از اون تنش خارج بشه.
سبک اجتنابی مربوط به افرادیه که یجورایی فوبیای تصمیم گیری دارن و همیشه تصمیم هاشون رو به تعویق میندازن.
در سبک تکانهای، فرد بر اساس هیجاناتی که در لحظه داره تصمیم میگیره و خطرناکترین حالت تصمیم گیریه و معمولا بعدها از فرد تصمیم گیرنده میشنویم که میگه: خودم هم نمیدونم چرا همچین کاری کردم. افرادی که تصمیم گیری های مطیعانه دارند افرادی هستند که همیشه حرف گوش کن هستند و اهداف خودشون رو نادیده میگیرند و جمله معروف اونها اینه که: هرچی شما بگید و اما نوع آخر یعنی تقدیری مربوط به افرادیست که همه چیز رو به قضاوقدر و شانس نسبت میدن.
سایت بعدی:
سایت مسیر طلبه این سبک رو به 4 دسته بخشبندی کرده:
- تصمیم های فردی (Individual Decision Making)
- تصمیم های مدیریتی (Managerial Decisions)
- تصمیم های مذاکرهای (Negotiation Decisions)
- تصمیم های اجتماعی (Societal Decisions)
در این مدل ها، به جای اینکه بر اساس فرد تصمیم گیرنده یا فرایند آن یا انتخابهای پیش روی تصمیم گیرنده طبقه بندی بشه، نقش تصمیم گیرنده مورد توجه قرار میگیره. یعنی باید ببینیم تصمیمی که قراره بگیریم، توی کدوم یکی از این موقعیتها هستیم.
نویسنده سایت بعدی معتقده زمانی که یک تصمیم (بدون هیچ پیشآگهی) اتخاذ و اعلام میشه، این احساس در شنوندگان بهوجود میاد که تصمیمی که گرفتیم بی پایه و اساس بوده. برای همین مهمه که بتونیم برگردیم به عقب و چرایی تصمیمون رو توضیح بدیم و برای اینکه بتونیم به خوبی از پس این کار بر بیاییم لازمه که انواع تصمیم گیری رو بشناسیم که میشه:
- دستورالعملی: این افراد بدون اینکه به دیگران مراجعه کنند یا اطلاعات بیشتری از مسئله به دست بیارن، بر اساس اطلاعات خودشون، مزایا و معایب هر تصمیم رو بررسی میکنند و به تنهایی تصمیم نهایی رو میگیرن.
- تحلیلی: این سبک، شبیه حالت دستورالعملیه با این تفاوت که علیرغم حالت قبل، افرادی که در این دسته هستند برای گرفتن اطلاعات از دیگران هم کمک میگیرند و سپس در آخر خودشون تصمیم نهایی رو میگیرند.
- مفهمومی: در این روش، افراد هم برای بدست آوردن اطلاعات از دیگران کمک میگیرند و هم اینکه در گرفتن تصمیم نهایی، از دیگران استفاده میکنند.
- رفتاری: مانند سبک مفهومیه و از دریافت بینش آدمهای دیگه نسبت به مسئله بهره گرفته میشه. اما بجای اینکه از افراد درخواست راه حل بشه، گزینههای موجود مطرح میشه تا در مورد اون تصمیم نهایی رو بگیرن.
- سایر دسته بندی ها:
- دموکراتیک: مثل به رای گذاشتن تصمیم
- اتفاق نظر جمعی: تصمیم که همه افراد با اون موافق باشن
- تفویض اختیار: تصمیم گیری رو به عهده فردی بذارید که کامل بهش اعتماد دارید.
از نظر نویسنده سایت مکتبخونه 5 نوع سبک وجود داره: منطقی، شهودی، ترکیبی، راضی کننده و آنی
در مورد 3 نوع اول، بالاتر توضیح دادیم و اما تصمیم گیری راضی کننده در واقع زمانی اتفاق میفته که ما بجای بررسی و انتخاب بین چند گزینه، همون گزینه اولی که باعث رفع نیاز ما میشه و ازش راضی هستیم رو انتخاب میکنیم.
افراد معمولا قبل از تصمیم گیری گزینه های موجود رو در ذهن خودشون بررسی میکنن و بعد تصمیم میگیرند. اگر بررسی اون گزینه تو ذهن افراد نتیجه خوبی نداشته باشه، گزینه دیگهای رو انتخاب میکنند که که این نوع تصمیم گیری ناشی از روش تصمیم گیری آنیست.
سایت کاربوم هم دسته بندی متفاوتی داره که آن رابر اساس جواب دادن به چند تا سوال دسته بندی کرده:
- تصمیمات “آیا” : مثل وقتایی که باید تصمیم بگیریم “آیا باید تلویزیون جدید بخرم؟”. در واقع تصمیم گیری با توجیهکردن دلایل مثبت (مزایای تصمیم) و دلایل منفی (معایب و عواقب تصمیم) انجام میشه.
- تصمیمات “کدام” : این تصمیمات شامل انتخاب یک یا چند گزینه از میان سایر گزینههاست. “کدام تلویزیون مناسب تر است؟”
- تصمیمات احتمالی: تصمیم هایی که قبلا گرفته شده اما به تعویق افتاده. “تصمیم گرفتم درصورتی که قیمت مناسبی پیدا کردم، فلان تلویزیون رو بخرم.”
- گزینه های احتمالی: مانند حالت بالاست که در صورت وقوع شرایط مناسب، یکی از اقدامات انجام میشود. یعنی چندین حالت برای یک مورد در نظر میگیریم و در لحظه آخر با توجه به شرایط انتخاب نهایی رو اتجام میدیم.
حالا که با انواع روشهای تصمیم گیری آشنا شدیم، احتمالا میتونیم با خودمون هم آشناتر شده باشیم. این که تا الان معمولا از چه روش هایی استفاده میکردیم و اینکه آیا تصمیم های موفقی داشتیم یا نه. میدونیم که برای تصمیم گیری لازمه که اول با افراد دیگه مشورت کنیم، یا باید گزینههامون رو روی کاغذ بنویسیم و مزا و معایبش رو مشخص کنیم.
شناخت این روش ها باعث میشه که بفهمیم در چه شرایطی از چه سبکی استفاده کنیم تا بهتر جواب بگیریم و از طرف دیگه متوجه میشیم که چه روش هایی رو به صورت ذاتی بلد بودیم و بعدش میریم دنبال یاد گرفتن روش های دیگه و اکتساب اونها. در نتیجه با دونستن همه این سبک ها میتونیم تبدیل به مدیر بهتری بشیم چون اگر یادتون باشه توی مقالات قبل گفتیم که مهمترین کار مدیریت تصمیم گیریه و ارزیابی کردن یک مدیر با توجه به تصمیم هاییه که گرفته. (تصمیم گیری برای مدیران)
حسن دیگهای که آشنایی با روش های تصمیم گیری داره اینه که میفهمیم برای کدوم تصمیم ها باید انرژی و و قت کمتری صرف کنیم و اینجوری میتونیم اون انرژی و وقت رو صرف تصمیم هایی کنیم که مهم تر هستند و در واقع باید تصمیماتی که اهمیت کمتری دارند، از ذهن خودآگاه به ناخودآگاه منتقل کنیم تا اینجوری ظرفیت ذهن آگاهمون رو نگه داریم برای تصمیمات مهم تر.