با معنای کارآفرینی آشنا شدیم و چیزی که الان میدونیم اینه که هیچ کسی نمیتونه مدعی بشه که ذاتا کارآفرین بوده و یا رفته و کارآفرینی رو کسب کرده و حالا سوال پیش میاد چرا کارآفرینی ؟
چیزی که الان میخواییم بدونیم، اینه که اصلا چرا باید دنبال کارآفرینی باشیم یا به عبارتی چرا کارآفرینی ؟ به این پرسش جواب بدیم که فلسفه وجودی کارآفرینی چیه و ما چرا به کارآفرین نیاز داریم؟
بعد از کار تو معدن و خشک شدن لاک برای دخترا، میگن که کارآفرینی جزء سخت ترین کارهای دنیاست . اما مگه کارآفرین شدن چه مزایایی داره که بخاطرش باید همه سختی هاشو به جون بخریم و بریم دنبالش؟
اصلا اینکه بریم جایی استخدام شیم و برای یه فرد دیگه کار کنیم و آخر ماه منتظر حقوق باشیم، به خودی خود چه اشکالی داره که بخواییم بریم کارآفرینی کنیم؟
یا اینکه کارآفرینی چه مزایایی داره که بهتره هرچه زودتر براش اقدام کنیم و چه حسن هایی داره که انگیزه ای باشه برای خارج شدن از کارمندی؟
خب میشه گفت همه ما به نحوی دنبال موفقیت هستیم اما موفقیت فست فود نیست که ۱۰دقیقه ای آماده بشه. ضرب المثل خوبی داریم که مصداق بارزی برای موفقیت در کارآفرینیه که میگه: کار نیکو کردن از پر کردن است. کارآفرینی جزء کاراییه که اگر بخواییم به موفقیت موندگاری برسونیمش نیاز به تلاش زیادی داره.
مطالعات نشون میده کارآفرینی و آموزش کارآفرینی در حوزه علوم پزشکی بسیار محدود و کمه. شاید علتش ماهیت این رشتهها یا ناآگاهی افراد در این حوزه باشه.
با توجه به اهمیت خدمات حوزه سلامت و رسالت دانشگاههای علوم پزشکی در جهت تربیت نیروی انسانی متعهد و کارآمد و بر اساس نیازهای در حال تغییر جامعه در علوم پزشکی، ضرورت آموزش و توسعه کارآفرینی در این دانشگاهها نیز بیش از پیش احساس میشود و با وجود همه ناآگاهی ها و کمبودهای موجود، پزشکان هم لازمه که برن دنیال کارآفرینی و از این فرآیند شیرین بیشتر بدونن.
بریم چند تا نظر در مورد اهمیت کارآفرینی رو ببینیم:
تو این سایت و از نظر نویسنده دلایل اهمیت کارآفرین موارد زیر هستن که این عوامل هم منجر به پیشرف خود شخص میشه، هم جامعه و هم در نهایت کل دنیا و پاسخی به سوال چرا کارآفرینی است :
- کارآفرینی یه فرآینده پویاست که منجر به ارزش آفرینی و افزایش ثروت میشه.
- از طرف دیگه با این کار کلی خدمات و کالای مرغوب در اختیار جامعه قرار داده میشه و باعث افزایش رفاه میشه.
- کارآفرین، چیزی می بینه که بقیه اونو ندیدن (یه پرانتز من اینجا باز کنم که بقیه هم ممکنه دیده باشن ولی اقدامی براش نکردن). در نتیجه میشه گفت کارآفرینان نبض اقتصاد و جامعه را در دست دارن و به سمت پیشرفت و رفاه سوقش می دن.
- کارآفرین یه سرمایه گذاری جدید و نوآورانه میکنه که نه تنها باعث پیشرفت اقتصاد جامعه خودشون میشه، بلکه میتونه باعث پیشرفت کل دنیا باشه.
- کارآفرینان سهم بزرگی از شغل های جدید رو به خودشون اختصاص دادن و برای همه نوع افراد (متخصص و غیر متخصص) ایجاد شغل و در آمد میکنن. به همین ترتیب امکانات خرده فروشی هم بیشتر میشه و مثلا مردم بیشتری صاحب خونه میشن، محله های فقیرنشین کمتر میشه، استانداردهای بهداشتی بهتر می شه و … در نتیجه کارآفرینی روی کیفیت زندگی همه تاثیر میذاره.
- کارآفرینی بهترین راه برای جمع کردن افرادیه که احساس می کنن با اقتصاد بیگانه اند. اقیلت ها، مهاجرها و زنان به راحتی به کارآفرینی ملحق می شوند و به این ترتیب به توسعه جامعه ای مرکب از همه اقشار مردم کمک می کند.
- کارآفرینی یکی از بهترین کارها برای ماجراجویاست و کسایی که دنبال هیجانن. پس این کار باعث ایجاد طیف گسترده ای از سرمایه گذاری میشه و میتونه کلی سود بدنیال داشته باشه.
- در دسترس بودن محصولات مختلف در بازار اهمیت زیادی داره. کارآفرینی هم دقیقا میاد همین کارو برای افراد میکنه و به این ترتیب، درآمد افراد شاغل در شرکت های کارآفرینی افزایش پیدا میکنه و میتونن خدمات یا محصولات بیشتری را مورد استفاده قرار بدن و این یعنی ارتقای استاندارد زندگی مردم.
دقیقا با همین سوال امروز ما بحثش رو شروع کرده که: چرا کارآفرینی مهم است؟ و اما در جواب:
- کارآفرینی موجب بهبود بهرهوری خواهد شد.
- کارآفرینی موجب خلق نوآوری میشود.
- کارآفرینی موجب ایجاد شغل های جدید میشود.
تو این سایت نویسنده به خوبی و با ذکر مثال مهم بودن کارآفرینی رو بیان میکنه و با این مثال ها میگه یکی از دلایلی که باعث پیشرفت های کشورهایی که توش انقلاب صنعتی رخ داده، کارآفرینیه:
- در اهمیت و ضرورت کارآفرینی همین بس که بین سالهای (۱۹۸۰ – ۱۹۶۰) در هند تنها ۵۰۰ موسسه کارآفرینی شروع به کار کرده اند و حتی بسیاری از شرکتهای بزرگ جهانی برای حل مشکلات خود به کارآفرینان روی آورده اند.
- آماری از کشور امریکا در دست است که اشاره دارد: بیش از ۶۹% از اختراعات و نوآوری ها توسط کار آفرینان واحد های صنعتی کوچک و متوسط انجام شده است .
- شواهدی هم وجود دارد که نشان می دهد علت توسعه ی کشور هایی همچون آمریکا ، ژاپن و آلمان که از نظر صنعتی توسعه یافته اند، کار آفرینی است. پارسون واسملسر ، کار آفرینی را یکی از دو شرط ضروری توسعه ی اقتصادی می دانند .
مزایایی که میبینیم مشابه نظر بقیه نویسنده ها بود بعلاوه چند تا مورد دیگه که اینجا اضافه میکنیم:
- کنترل امور، که اغلب افراد در مشاغل حرفه ای به دنبالش هستن؛ یکی از مزایاییه که در کارآفرینی بدست میاد.
- کارآفرینی، باعث میشه تا کارآفرینان مزیت تصمیمی گیری صحیح رو به بهترین شکل ممکن بیاموزن.
- این باور وجود داره که کارآفرینی، ساده ترین راه برای افرادیه که علاقمند به کار کردن برای یک کارفرما نیستن که خب از این طریق دیگه میتونن خودشون کارفرمای خودشون باشن.
- وقتی شما کارآفرینی رو بعنوان شغل خودتون انتخاب میکنید، یکی دیگه از مزیتهاش استقلالیه که شما به عنوان کارآفرین کسب می کنید.
در آخر هم به ما میگه که درسته کارآفرین بودن این همه مزیت داره و همه رو به خودش جذب میکنه، اما فراموش نکنیم که این کار میتونه چه مسئولیت زیادی رو به همراه داشته باشه.
به قول مولانا که میگه “کار آن کار است ای مشتاق مست، کاندر آن کار ار رسد مرگت خوش است”. اگر بخواییم از این شعر برای کارآفرینی استفاده کنیم، یعنی قبل از اینکه بریم سراغ کارآفرینی، هرچقدر هم شوق و اشتیاق اون کار رو داشته باشیم، باید تمام سختی هاشو به هر قیمیتی به جون بخریم تا بتونیم به اون موفقیتی که میخواییم برسیم.
تقویت مهارتهای مدیریتی در اثر کارآفرینی ست.
از اونجایی که کارآفرین در طول فرآیند کارآفرینی یک مشکل را بررسی میکنه و بعد راهکارهای مختلفی برای حل اون موضوع پیدا میکنه، در نهایت بهترین گزینه رو انتخاب میکند. این فرآیند میتونه بهترین تمرین برای تقویت مهارتهای مختلف کارآفرین، از جمله مهارتهای تصمیمگیری و تصمیم سازی باشه که میتونیم بگیم از اصلی ترین وظاف مدیره. .
نویسنده معتقده: ما در جهانی زندگی میکنیم که آینده اش نامشخصه و متعلق به خالقان و نوآوران است. به همین خاطر یادگیری و مطالعه کارآفرینی مهمه.
نتیجه گیری:
دیگه حالا میتونیم به خوبی تصور کنیم که هر ۱ کارآفرینی که به دنیا اضافه میشه، نه تنها رو کیفیت زندگی خودش اثر مثبت داره، بلکه میتونه رو زندگی همه افراد تاثیر بذاره و کل دنیا رو متحول کنه.
شاید اینجا بتونیم از “اثر پروانه ای” استفاده کنیم که تو علم مدیریت خیلی حرف داره واسه گفتن. این تئوری میگه اگر یک پروانه مثلا توی اروپا شروع به بال زدن کنه، اون موجی که در اثر بال زدن پروانه بوجود میاد مثلا میتونه توی شانگهای یک طوفان رو بوجود بیاره. و این یعنی موج کارآفرینی میتونه تغییر و تحولات بسیار بزرگی در جهان بوجود بیاره.
همه افراد با هر هدفی که تو زندگیشون دارن (چه افرادی که دنبال منافع مادی هستن، چه کسایی که دنبال راه هایی برای پیشرفت بشر و کمک به بقیه انسان هان و…)، کلی دلیل میتونن پیدا کنن که دست به این اقدام بزنن.
اینها فقط بخشی از دلایل وجود کارآفرینی بود و مواردی که به ما انگیزه میدن که با وجود سختی و چالش های این کار به مبارزه با اونها بریم و کارآفرینی رو شروع کنیم. هرکدوم از ما حداقل یکی از این آیتم های بالا رو داره که باعث ایجاد انگیزه مون بشه.
پس فرقی نمیکنه ما تو زندگی مون قدرت طلب باشیم، توفیق طلب باشیم یا هرچیز دیگه؛ کارآفرینی همون کاریه که اگر درست انجامش بدیم، میتونه ما رو به اهدافمون برسونه.