در مقالات قبلی به اهمیت موضوع تصمیم گیری اشاره داشتیم. تصمیم هایی که ممکن است تاثیر چندانی روی عاملی خاصی نداشته باشد تا تصمیم هایی که سرنوشت یک و یا چندین جامعه مانند چرنوبیل رو برای مدت ها میتونن تحت تاثیر قرار بدن. تصمیم هایی که تعلل یا عدم تعلل روی اونها سرنوشت سازه.
حادثه چرنوبیل از جمله اتفاق هایی بود که موارد زیادی رو تحت تاثیر قرار داده و تغییرات زیادی رو بوجود آورده.
حادثه اتمی چرنوبیل روز ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ میلادی (۶ اردیبهشت ۱۳۶۵) بر اثر وقوع دو انفجار در رآکتور این نیروگاه رخ داد که از آن به عنوان بزرگترین فاجعه در تاریخ استفاده از انرژی هستهای یاد میشود.
بر اثر انفجار در نیروگاهی که گفته میشد برای مصارف غیرنظامی تاسیس شده است، هزاران تن کشته و زخمی شدند، دهها هزار نفر در محل دیگری اسکان داده شدند و مناطق آلوده اطراف انفجار و حتی ویرانههای آلوده به تشعشعات هستهای مسدود شد و اکنون به منطقهای متروکه و خالی از سکنه تبدیل شده است.
دولت شوروی سابق که از انفجار نیروگاه چرنوبیل غافلگیر شده بود، سه روز پس از حادثه، خبر آن را اعلام کرد و بیش از ۲۰۰ هزار نفر نیز برای اقدامات امدادی و رفع پیامدهای آن از مناطق و جمهوریهای مختلف شوروی وقت به محل اعزام شدند.
بر اثر این سانحه، ۱۷ کشور اروپایی دچار آلودگی شدند، ۲۳ درصد قلمرو بلاروس، ۱۰ درصد خاک اوکراین و حدود ۲ درصد قلمرو روسیه به تشعشعات رادیواکتیو آلوده شد. طوریکه تا مدتها ابر رادیواکتیوی بهطور سیال بالای کشورهای بسیاری در حال حرکت بود و مانع از خروج انسانها از منزل و شهرشان شد.
فاجعه مورد اشاره، در پی آزمایشهای هستهای در زمینه تولید برق در راکتور شماره ۴ نیروگاه چرنوبیل، در ساعت ۱:۲۳ بامداد رخ داد. از یک میلیون نفری که پس از فاجعه، به پاکسازی آلودگیهای چرنوبیل مشغول شدند، ۲۰ درصد جان باختند و ۸۰ درصد بقیه به مشکلات جسمیای دچار شدند که اغلب توضیحی برای آنها وجود ندارد.
این حادثه به دنبال یک آزمایش ایمنی در یک رآکتور نوع آربیامکی، که در شوروی رایج است، اتفاق افتاد. محتوای این آزمایش شبیهسازی قطعی برق الکتریکی بود. هدف از این آزمایش کمک به توسعهٔ یک روش ایمنی جهت تداوم گردش آب خنککننده در صورت قطعی برق تا زمانی که ژنراتورهای پشتیبان بتوانند برق را تأمین کنند، بود.
وقفهٔ بین قطعی برق و برقراری برق پشتیان حدود یک دقیقه بود. این شصت ثانیه به عنوان یک مشکل امنیتی بالقوه درنظر گرفته شده بود که میتونست باعث گرم شدن بیش از حد هستهٔ رآکتور بشه. سه آزمون این چنینی از سال ۱۹۸۲ انجام شده بود اما هیچکدوم موفق به ارائه یک راه حل نشده بودند.
در این تلاش چهارم، آزمون به مدت ۱۰ ساعت به تعویق افتاد، بنابراین شیفت عملیاتی که برای این آزمایش آموزش دیده بودند، حضور نداشتند.
به همین دلیل سرپرست آزمایش موفق به پیروی از دستورالعمل اجرایی فرایند نشد و شرایط عملیاتی ناپایداری را ایجاد کرد که به همراه با نقصهای ذاتی در طراحی آربیامکی و غیرفعال بودن چندین سیستم ایمنی اضطراری، منجر به وقوع واکنشهای زنجیرهای کنترل نشده گردید.
مقدار زیادی انرژی به طور ناگهانی آزاد شد و باعث بخار شدن آب خنککنندهای شد که از قبل به شدت گرم شده بود. این اتفاق باعث شد که مخزن تحت فشار رآکتور در اثر یک انفجار بخاری مخرب بهطور کامل از بین بره. این اتفاق بلافاصله با آتشسوزی سرباز در هستهٔ رآکتور ادامه پیدا کرد که در حدود ۹ روز آلایندههای هوایی رادیواکتیو قابل ملاحظهای را وارد هوا کرد.
چندین اشتباه واقعه مهلک چرنوبیل رو رقم زد؛ با به تأخیر افتادن زمان آزمایش به مدت ۱۰ ساعت و با توجه به اینکه نیروگاه با قدرت ۵۰ درصد مشغول به کار بود، عنصر زنون در هسته رآکتور تولید شد و هسته رآکتور به نوعی توسط عنصر زنون مسموم گردید. پس از ۱۰ ساعت تأخیر دستور انجام آزمایش صادر شد.
آنها به آرامی شروع به کاهش قدرت رآکتور کردند و همچنین کنترل اتوماتیک میلههای کنترلی را نیز به حالت دستی بردند. سپس پمپهای آبی را که از برق شهر تغذیه میکرد را قطع کردند. در این بین با توجه به خروج میلههای کنترلکننده قدرت رآکتور فقط آب و زنون هستند که رآکتور را متعادل نگه داشتهاند.
پس از قطع برق آب خنک کننده در اطراف هسته رآکتور شروع به بخار شدن میکند و همچنین با توجه به بالا رفتن دمای هسته زنون تولید شده نیز میسوزد. پس در نتیجه رآکتوری بدون کنترلکننده (آب، میلههای کنترلی و زنون) باقی میماند و در کسری از ثانیه تعادل رآکتور به هم ریخته و شروع به افزایش دما میکند.
متصدیان رآکتور دکمهای که برای توقف کار رآکتور تعبیه شده است را فشار میدهند ولی آنها خبر ندارند که این دکمه یک نقص مخرب دارد. جنس میلههای کنترلی از عنصر بور میباشد ولی سر این میله از جنس گرافیت میباشد، که این گرافیت در دماهای بالا نه تنها باعث خنک شدن رآکتور نمیشود بلکه سبب افزایش عملکرد رآکتور نیز میگردد.
پس از فشردن کلید توقف رآکتور، اولین چیزی که به هسته رآکتور وارد میشود سر گرافیتی میلههای کنترلی است که باعث سر به فلک کشیدن فعل و انفعالات داخل رآکتور میشود.
تعداد زیادی از کارکنان تأسیسات در عرض چند ساعت نشانههای مسمومیت پرتوی را نشان دادند. عده زیادی کارمند و آتشنشان که بدون محافظ مشغول به کار بودند، بیشتر بخاطر شروع آتشسوزی در سقف واحد ۳ بود که پیشبینیهای ایمنی را نادیده گرفتند. عده افرادی که در بیمارستانها بستری شدند، تا ساعت ۶ صبح به ۱۰۸ و تا پایان روز اول به ۱۳۲ نفر رسید.
آلودگی منتشر شده از آتشسوزی با مقدار آلودگیای که در اثر انفجار اول منتشر شد، برابر بود. سی و شش ساعت پس از حادثه، یک ناحیهٔ قرنطینهی ۱۰ کیلومتری با تخلیهی سریع ۴۹۰۰۰ نفر که عمدتاً از پریپیات بودند، ایجاد شد و جهت کاهش انتشار آلودگی رادیواکتیو از مخروبهها و محافظت از محل در برابر فرسایش بیشتر در اثر هوا، بقایای رآکتور شمارهی ۴ نیازمند یک حصار بود که به سرعت در طی ماههای بعد ساخته شد و تا دسامبر ۱۹۸۶ به پایان رسید.
و این بود داستان به شدت تلخ چرنوبیل.
اما واقعا چه چیزی منجر به این اتفاقی شده که هنوزم که هنوزه اثراتش دامن گیر بعضی افراده؟
تصمیم یک نفر بود؟ یا چند نفر؟ عدم اطلاع و شناخت از شرایط تصمیم گیری باعث شد همچین اتفاقی بیفته یا پیدا نکردن گزینه مناسب؟ به تعویق انداختن تصمیم گیری یا سریع عمل کردن بهش؟
همه اینها به علاوه کلی چیزای دیگه میتونستن باعث بوجود آوردن این فاجعه بزرگ و تاریخی بشن. طی این فرآیند تصمیم هایی گرفته شده که نه تنهای زندگی خود شخص تصمیم گیرنده رو تحت تاثیر قرار داده، بلکه روی کل دنیا و نه تنها فقط در همون زمان، بلکه تا ده ها سال تاثیر گذاری مشهودی داشت. تصمیم هایی که نه تنها برای یک فرد و جامعه بود، بلکه بدون اغراق جهان رو درگیر خودش کرد و علاوه بر بعد مکانی، بعد زمان رو هم تحث تاثیر قرار داد و از تاریخ هم فراتر رفت و پس از گذشت ۳۵ سال همچنان یک پرونده باز است.
با وجود گذشت سالها از این حادثه، هنوز آثاری از مواد رادیواکتیو و جهشهای ژنتیکی در مردم منطقه مشاهده شده. مثل ناقص شدن نوزادان؛ که مقیاس این فاجعه بسیار بیشتر از اون چیزی بود که مقامات دولتی اعلام میکردند.
این حادثه درس های بزرگی برای تاریخ بشریت داشت؛ مخصوصا دررابطه با تصمیم گیری. طی این حادثه تصمیم های مختلفی گرفته شد. از مردمانی که کیلیومتر ها با این ماجرا فاصله داشتند تا افرادی که در محل باعث وقوع این حادثه شدند. همه و همه تصمیم هایی گرفتند که باعث شد توی تاریخ موندگار بشن. بریم چند تا از این تصمیم های مهم رو با هم بخونیم:
– اشخاصی که تصمیم گرفتند همچین آزمایشی رو انجام بدن (آیا فقط به فواید این آزمایش و نتیجهاش فکر کرده بودن و یا مخاطرات هم در نظر گرفته شده بود؟)
– افرادی که در رابطه با زمان سنجی این آزمایش تصمیم گیری کرده بودند که آزمایش چه موقع و با چه شرایطی انجام بشه.
– اشخاصی که کنترل اتوماتیک دستگاه ها رو تبدیل کردن به کنترل دستی.
– تصمیم مبنی بر قطع پمپ آب هایی که با برق شهری کار میکردند.
– افرادی که تصمیم گرفتند دکمه مربوطه رو فشار بدن در حالی که نه تنها عملکرد مفیدی نداشت بلکه کار رو خراب تر کرد.
– تصمیم غلط دولت شوری سابق مبنی بر دیر اعلام کردن این حادثه؛ در حالی که اگر زودتر اعلام میشد شاید راهی بود که منجر به کشته شدن افراد کمتری میشد و خسارات کمتری به بار میومد.
– همچنین خودداری از همکاری با جامعۀ جهانی و از طرفی دیگر ضد و نقیضهایی که جوامع دیگه ازش سر در نیاوردن و این اوامر باعث پیچیده تر شدن اوضاع شد.
– تصمیم ۲۰۰هزار نفر از افرادی که پس از اعلام این حادثه از جمهوری های مختلف برای کمک به افراد دیگر اقدام کردند.
– آتش نشان هایی که تصمیم گرفتند به کمک افراد بروند با این تفکر که دچار آتش سوزش نشوند در حالی که مشکل چیز دیگری بود.
– یک میلیون نفری که تصمیم گرفتند از جون خودشون مایه بذارن برای پاکسازی محیط که ۲۰۰هزار نفر از اونها مردند و ۸۰۰هزار نفر هم دچار مشکلات جسمی شدند.
– اشخاصی که تصمیم گرفتند شعاع بیشتری رو خالی از سکنه کنن.
– اشخاصی که تصمیم گرفتند با ساخت یک حصار مانع از انتشار آلودگی رادیواکتیو بشن.
– همسری که با بغل کردن شوهر آتش نشانش که در معرض تشعشع قرار گرفته بود، جان خود را به خطر انداخت اما خودش زنده ماند و باعث مرگ جنین داخل شکمش شد.
– افرادی که حین آتش سوزی تصمیم گرفتند به سرعت از منطقه خارج بشن و جون خودشون رو نجات بدن تا افرادی که تصمیم گرفتند بمونن و به شعله های سرخ آتش نگاه کنند و تصاویر زیبای شعله کشیدن آتش رو به مرگ ترجیح بدن.
– و …
همه این ها تصمیماتی بودند که پیرو این حادثه دلخراش توسط افراد متعددی گرفته شد و زندگی های بسیاری رو تحت تاثیر قرار داد.
چرنوبیل فقط یکی از نمونه های فجایع جهانی بود. بعضی وقتا ما تو زندگی شخصیمون تصمیم هایی بدتر از این میگیریم و به اصطلاح زندگیمون رو چرنوبیلیزه میکنیم.
برخی از این تصمیم ها خوب بودند و باعث عدم پیشرفت موضوع شد اما بعضی دیگر اساس این فاجعه رو شکل داد.
احتمالا روزهای اول بعد از این واقعه سوال این بوده که چه کسی مقصر بود؟ اما کم کم افراد فکر کردند که حالا باید چه کاری انجامی دهند و این یعنی حل مسئله.
حادثه چرنوبیل تنها یکی از اتفاقات گذشتهست که درس های زیادی برای ما داشت. اما باید بدونیم که تاریخ قرار نیست برای ما و آینده ما برنامه ریزی کنه اما میتونه ما رو به درک کامل تری از خودمون و طبیعت بشری برسونه تا بتونیم بهتر با آینده مواجه بشیم.
منظور از آینده تصمیمهاییست که دیروز و امروز گرفتیم تا بتونیم آینده رو رقم بزنیم.
پست زیر در رابطه با جریان چرنوبیل را در پیج اینستاگرام ما ببینید