خستگی در تصمیم گیری
شلوار جین آبی، یقه اسکی آستین بلند مشکی و عینکی گرد.
این استایل به ظاهر ساده ما رو یاد کسی نمیندازه مگر استیو جابز فقید.
موضوع این نیست که چرا آدم به این مهمی حدود 20 سال همیشه با همچین لباسی ظاهر میشد چون اگر غیر از این بود، الان این آدم موضوع بحث ما نمیشد. چیزی که مهمه اینه که بدونیم وقتمون رو صرف چه چیزی میکنیم.
همیشه و توی مقالات قبلی، درمورد تصمیم گیری گفته بودیم که افراد طی روز هزاران تصمیم مختلف میگیرن. از اینکه کی بخوابن و کی بیدار شن، کی غذا بخورن و لباس چی بپوشن گرفته تا تصمیم های بزرگی که مثلا به عنوان مدیر یک سازمان میگیرن.
این رو هم میدونیم که تصمیم گیری کار نسبتا سختیه بطوری که بعصی از افراد دچار فوبیای تصمیم گیری میشن و از گرفتن تصمیم امتناع میکنن. حالا تصور کنید این اتفاق بیشتر از هزار بار طی روز قراره بیفته…
اگر شما مثلا روزی 10 ساعت ورزش کنید چی میشه؟ قطعا بدنتون خسته میشه. اگر 10 ساعت مدام به گوشی موبایلتون یا به ال سی دی تلویزیون و لپ تاپ خیره بشید چطور؟ قطعا چشم شما خسته میشه.
حالا اگر یک وزنه 5 کیلوگرمی رو برای 1 ساعت مداوم توی دستتون نگه دارید چی میشه؟ عضلات دست و بازو به حدی خسته میشه که اگر اون رو هم بذاریم زمین و بخواییم یه وزنه 500 گرمی رو بلند کنیم، به شدت برامون سخت و یا حتی غیر ممکن میشه.
حالا تصور کنید که روزی هزار تا تصمیم بگیریم که همه و همه توسط مغز ما اتفاق میفته… پس چیز عجیبی نیست اگر بعد از مدتی مغزمون خسته بشه و حتی گرفتن یه تصمیم ساده هم برامون سخت بشه.
افراد معروفی مثل استیو جابز، مارک زاکربرگ، جف بزوس و خیلی های دیگه نمونه ای از افراد مهمی هستند که طی روز تصمیم های سخت و بزرگی گرفتند.
تصور کنید که هر روز قبل از اینکه از خونه برن بیرون، به این موضوع هم فکر میکردند که “امروز لباس چی بپوشم؟” پر واضحه که فکر کردن زیاد به این مسائل مغز ما رو خیلی زودتر از موعد خسته میکنه پس چه بهتر که برای مسائل به این کوچیکی وقت زیادی نذاریم و مغزمون رو درگیر مسائل پیش پا افتاده نکنیم تا به اصطلاح دچار خستگی در تصمیم گیری یا Decision Fatigue نشیم. این موضوع ممکنه عواقب بدی برای ما داشته باشه.
تصور کنید بعد از یک روز پر مشغله که حداقل به 3 تا جلسه رفتید و با افراد زیادی صحبت و بحث کردید، حالا شب شده و رفتید خونه. مادر و یا همسر شما نظرتون رو در مورد اینکه شام چی میخورید میپرسه اما شما در حالی که گرسنه هم هستید، به حدی خستهاید که با یه جواب “هیچی” و یا “فرقی نمیکنه” از تصمیم گیری ساده خودداری کردید و انتخاب رو به عهده یکی دیگه گذاشتید و در آخر مجبور شید غذایی رو بخورید که دوست ندارید.
فقط بخاطر اینکه طی روز اونقدر تصمیم گرفتید که مغزتون به اندازه جسمی که برای 1 ساعت یک وزنه 5 کیلوگرمی رو بلند کرده خسته شده و حالا توانایی بلند کردن یک وزنه 500 گرمی و یا در واقع توانایی گرفتن یک تصمیم ساده رو نداره. به همین راحتی شما دچار خستگی تصمیم گیری شدید.
حالا تصور کنید که موضوع چیزی فراتر از انتخاب یک غذا برای شما باشه. فکر کنید قراره در حالتی که دچار خستگی در تصمیم گیری هستید، بخوایید برای سرمایه گذاری کردن پولتون، یا خریدن سهام و یا … تصمیم بگیرید.
یا کلا هیچ تصمیم نمیگیرید (مثل انتخاب گزینه برای شام) و یا ممکنه تصمیم اشتباهی بگیرید که در هر دو صورت اشتباه کردید.
حالا بیاییم و خستگی تصمیم گیری رو برای برخی مشاغل تصور کنید که کارشون فقط و فقط تصمیم گیریه.
افرادی که از لحظه ورود به سازمان باید تصمیم بگیرن تا لحظه آخر که خارج میشن و این فرآیند هر روز هفته و برای 30 سال ممکنه اتفاق بیفته.
مثل قاضیها… قاضیای رو تصور کنید که از صبح به قضاوت کردن مشغول بوده و طی فقط 1 روز، حداقل برای 10ها نفر تصمیم گرفته… تصمیم های مهمی به قیمت مرگ و زندگی. اولین پرونده قاضی که ساعت 8 صبح بررسی شده رو مقایسه کنید با آخرین پرونده ساعت 5 عصر. برای یک قاضی خیلی مهمه که دچار خستگی در تصمیم گیری نشه چون یک تصمیم اشتباه عواقب به شدت بدی خواهد داشت…
یا پزشکی رو تصور کنید که 24 ساعت شیفته. ساعت 7:30 صبح وارد بیمارستان میشه و بسیار شاداب و پرانرژی به ویزیت مریض ها میپردازه… بیشتر از 50 نفر رو ویزیت کرده و حالا نیمه های شب شده و نه تنها دچار خستگی جسمی و بدنی شده، بلکه ذهنش هم خسته شده بخاطر اینکه کلی تصمیم گرفته در رابطه با اینکه تشخیص چی بذاره، فرآیند درمان رو چجوری طی کنه که بهتر باشه، چه داروهایی باید تجویز کنه و … پس خستگی در تصمیم گیری برای یک پزشک هم کلی عواقب داره.
فرقی نمیکنه استراتژی تصمیم گیری افراد چی باشه. میخواد منطقی یا احساس باشه، گروهی تصمیم بگیرن یا تکی، تصمیم گیریشون تاکتیکی باشه یا عملیاتی و غیره (سایر استراتژی های تصمیم گیری).
چیزی که مهمه اینه که بالاخره این اتفاق میفته؛ مگر با رعایت یک سری اصول که بتونیم با انجام دادن اونها از خستگی در تصمیم گیری جلو گیری کنیم. اولین سایت که این عوامل رو ذکر کرده:
سایت ویرگول که روش های زیر رو برای جلوگیری از خستگی در تصمیم گیری اینجوری بیان کرده:
تصمیمهای روزمره را کمتر و سادهتر کنید:
برای همینه که افرادی مثل باراک اوباما و آنگلا مرکل همیشه تیپهای مشابهی میزدند که دیگه لازم نباشه هر روز در مورد نوع پوششون هم تصمیم بگیرن.
برای ساعات آغازین روز اولویتبندی درستی داشته باشید:
پزشکی که کشیک 24 ساعته داشت رو یادتون بیاد… سعی کنید کارها و یا تصمیمات مهم تر رو به ساعات اولیه موکول کنید که انرژی یشتری دارید و اون مریض با بیماری ساده تر یا تصمیمی که گرفتنش راحتتره رو به تفکیک بذارید بین گزینه و اولیتهای آخر.
بر نیروی لحظهها تمرکز کنید، نه نیروی اراده:
بر این اساس، پس از اینکه کاری رو شروع کردیم، تا اون رو انجام ندیم، مغزمون از توجه به اون وا نمیمونه.
این یعنی اینکه تمرکز بر لحظهها، یکی از سریعترین راهها برای رهایی از این احساسه. مثل روش نویسندگی “ارنست همینگوی” که معتقده: «بهترین روش این است که وقتی دارید خوب پیش میروید و میدانید در گام بعدی چه رخ میدهد، توقف کنید! با این روش، هیچوقت در نوشتن وا نمیمانید.
اینگونه ناخودآگاهِ شما پیوسته روی آن کار میکند. اما اگر بهطور خودآگاه به آن فکر کنید یا نگران باشید، ایده را از بین میبرید و مغزتان پیش از آغاز خسته میشود!»
وقتی انگیزه و ارادهتون قوی هست، روی تصمیمهای بزرگ تمرکز کنید:
یکی از راهکارها اینه که صبح که از خواب بیدار میشیم بجای چک کردن ایمیل و واتساپ و اینستاگرام، اون زمان رو به انجام یه کار مهمتر اختصاص بدیم.
از چرت بعدازظهر انرژی بگیرید:
وقتی میخوابیم، مغز ما برخی از اتصالهای بین عصبها رو رها میکنه؛ در نتیجه، جا برای دادههای جدیدِ پس از بیداری باز میشه.
سایر توصیه ها:
داشتن برنامه ریزی، تعیین حد و مرز بین کار و زندگی شخصی، استراحت کافی قبل از شروع هفته، فعال کردن اپلیکیشن یادآوری ها در گوشی بجای اینکه خودمون فکر کنیم، بالا نگه داشتن سطح گلوکز و دوری کردن از گرفتن تصمیم های ناگهانی.
و اما پیشنهادهای سایت بیتوته برای جلوگیری از مبتلا شدن به خستگی تصمیم گیری:
نویسنده سایت علاوه بر عوامل بالا موارد دیگهای رو هم ذکر کرده، مثل:
واگذاری یرخی از تصمیمها به دیگران:
واگذاری برخی از تصمیم های روزمره خانگی به سایر اعضای خانواده و واگذری یک سری از تصمیمات کاری به سایر همکاران (به شرطی که اعتماد وجود داشته باشد).
از طرفی دیگه خیلی از سلبریتی ها برای کاهش خستگی در تصمیم گیری رانندگی نمیکنند، مدیر برنامه و طراح لباس دارند و…
برای تصمیم گیریهای ضروری، مهلت زمانی تعیین کنید:
کش دادن تصمیم گیری، انرژی زیادی از مغز میگیره و با تعیین مهلت به مغز هشدار میدیم که باید در زمان تعیین شده تصمیم بگیره.
از هرج و مرج بپرهیزید: فعالیتهای زیاد و پراکنده به دنبال خودشون خستگی تصمیم گیری دارند. وقتی شما خودتون رو از دغدغههای پراکنده روزمره رها میکنید، در واقع قشر جلویی مغز شما که مربوط به تفکر شماست، آزاد میشه.
و اما پیشنهادهای سایت بعدی:
اولویت بندی تصمیم ها
فرصت دادن به خود (باید نسبت به خستگی روانی و محدودیتهای شناختی مغز آگاهی داشته باشیم و در اون شرایط تصمیم نگیریم)
ذخیره کردن انرژی روانی (جلوگیری از گرفتن تصمیم های کوچیکی که ممکنه انرژی زیادی از ما بگیرند)
محدود کردن گزینهها (هنگامی که قراره بین چندین گزینه انتخاب کنیم، بهتره که سعی کنیم اونها رو بر اساس شباهت به چند دسته کوچکتر تقسیم کنیم تا تصمیم گیری راحتتر بشه)
و در آخر کمک گرفتن از خدمات حرفهای (مثل روانشناسان و مشاورین).
در بالا با راهکارهای مقابله با خستگی تصمیم گیری آشنا شدیم.
خستگی تصمیم گیری هم مثل همه خستگی ها یکسری علائم خاص داره:
وقتی کارهامون رو به تعویق میندازیم و میگیم فلان کار رو بعدا انجام میدم، وقتی کارهای نسنجیدهای انجام میدیم که بعدا از انجام دادن اون کار پشیمون میشیم
وقتی با خودمون میگیم من از پس فلان کار برنمیام، یا وقتی میگیم الان حوصله انجام این کار رو ندارم، وقتی به انجام دادن یا ندادن یه کاری شک داریم و غیره و غیره، همگی از علائم خستگی تصمیم گیری هستند.
پس دفعه بعد، قبل از اینکه تصمیم بگیرید، اگر احساس تحریکپذیری، فرسودگی یا ضعف کردید، حواستون باشه که احتمالا دچار خستگی تصمیم شدید.
اینجور مواقع حواستون باشه که تو چه شرایطی دارید تصمیم میگیرید وبهتره ایمنی رو رعایت کنید. همه تصمیمهای ریز و درشت روزانه رو بررسی کنید و به حذف موارد غیر ضروری بپردازید و بعد با تغییر عادات و تعیین برنامه روزانه مناسب، اضطرابتون رو کاهش بدید و انرژیتون رو برای تصمیمهای مهم، حفظ کنید.
همه ما میدونمی که موفقیت ما به تصمیمگیریهای خوبمون وابستهست.
پس برای گرفتن تصمیمهای خوب باید حواسمون به افکارمون و به شرایط موجود باشه و باید با شناخت خستگی تصمیم گیری و چگونگی مقابله با اون، بتونیم بهره وری خودمون رو افزایش بدیم.
یادتون باشه که غلبه بر خستگی تصمیم گیری به صبوری نیاز داره. با اجرای موارد گفته شده در این مقاله، در مسیری قرار خواهید گرفت که بهره وری، سازگاری و قابلیت اتخاذ تصمیمات صحیح، در شما تقویت میشه.
شما هم تاحالا دچار خستگی تصمیم گیری شدید؟ توی همچین شرایط چیکار میکنید؟