توی مقالات قبل در مورد منابعی که یک مدیر در اختیار داره تا بتونه به مقصد و اهدافش برسه صحبت کردیم و دیدیم که یکی از اون منابع، منابع انسانی هست.
منابع انسانی یا Human Resources که به اون HR هم گفته میشه، از زمان های قدیم وجود داشتند. اهرام مصر توسط یک سری آدم ساخته شده که از دیدگاه امروز میشه بهشون گفت منابع انسانی.
اما متاسفانه اونها هیچ تخصص خاصی نداشتند و از طرف دیگه اونقدر تعدادشون زیاد بود که هیچ ارزشی برای کارفرما نداشتند و فقط یه نیروی کاری بودند که تنها زور بازوی اونها مهم بود و باید در حد مرگ کار میکردن و این اتفاق (مرگ) خیلی وقتا در حین کار میفتاد.
اما از اونجاییی که این افراد هیچ ارزشی نداشتن، هیچ کس حتی به خودش زحمت جابجایی اونها رو هم نمیداد و بعضا همونجا لابلای سنگ های اهرام دفن میشدن. خلاصه اینکه اهمیت کمی براشون قائل بودن اما با مدرنیته تر شدن جوامع به تدریج مدیران متوجه شدن که ارزش افراد فقط بسته به قدرت بازوی اونها نیست…
در اوایل قرن بیستم بود که سازمان ها کم کم شروع به رشد کردند و سر مدیرها اونقدر شلوغ شد که نمیرسیدن همه کارهارو خودشون به تنهایی انجام بدن. همین اتفاق مدیران رو وادار به تفویض اختیار کرد و اونها مجبور شدند یک سری از کارهارو به افراد دیگه ای بسپارن.
در نتیجه اون افراد آموزش دیدند، تخصص پیدا کردند، تجربه پیدا کردند و در کل به خوبی رشد کردند در حدی که اونقدر در اون کار خاص خبره شدند که بقیه افراد توی اون زمینه میتونستن به اونها مراجعه کنند و اینجا بود که افراد از حالت نیروی کار تبدیل شدند به منابع انسانی.
و امروزه این افراد رو به عنوان سرمایه انسانی میشناسیم. سرمایه ای برای سازمانمون. اما باید حواسمون باشه که هرکسی که برای ما کار میکنه، لزوما سرمایه سازمان نیست. سرمایه های انسانی یک شرکت افرادی هستند که عاشق کارشون هستند.
افرادی که لازم نیست حتما شما بالای سرشون باشید تا اونها رو وادار به کار کنید. افرادی هستند که فکر میکنند و خلاقانه عمل میکنند. اینها سرمایه های یک سازمان هستند که باید به خوبی اونها رو بشناسیم.
تعریف منابع انسانی
منابع انسانی یا Human Resource به افرادی که کار میکنند و سازمان را به فعالیت میاندازند گفته میشه.
کارکنان یا پرسنل یک مؤسسه یا شرکت به گروه یا افرادی گویند که در استخدام آن مؤسسه بوده و میتوانند به ازای کار خود دستمزد دریافت کرده یا نکنند و انواع مختلفی دارد مانند استخدام رسمی، استخدام پیمانی، قرارداد ساعتی، قرارداد پیمانکاری، روزمزد، مشارکتی یا درصدی و …
شعبانعلی مدیر سایت متمم در مورد منابع انسانی میخونیم که یکی از سنگین ترین هزینه های کسب و کار، کارکنان با تجربه ای هستند که به هر دلیل محیط کار رو ترک میکنند و آموخته هاشون رو به یه محیط دیگه میبرند. در صورتی که در گذشته اینجوری نبوده و برای کارفرما تنها چیزی که مهم بود این بود که نیروی کار در مدت کارش، حداکثر خروجی رو داشته باشه.
هنر استفاده از منابع انسانی در اینه که در طول عمر مفید کاری فرد بتونیم بیشترین خروجی رو بگیریم و رضایتش رو جلب کنیم که باعث ماندگاری افراد بشه نه اینکه فقط بیشترین خروجی رو طی یک سالی که برای ما کار میکنه بخواییم.
نیروی انسانی در اصطلاحات قدیمی همون کارمند، پرسنل، نیروی کار و … بود اما با از بین رفتن نقش رئیس و مرئوس، این کلمات هم کاربردشون رو از دست دادن و تبدیل شدن به منابع انسانی و به عنوان مهم ترین منابع سازمان شناخته شدند.
همینطوی که جوامع به سمت مدرن تر شدن پیش رفت، افراد به این نتیجه رسیدن که قرار دادن شخص به عنوان منابع انسانی، در کنار زمین و ساختمان و ماشین به عنوان منابع فیزیکی کار درستی نیست و منابع انسانی تبدیل شد به اعضای تیم، شرکا، اعضای سازمان و …
همچنین او معتقده که عنوان شغلی و اینکه افراد چه رتبه ای دارند مهم نیست. مهم اینه که همگی در کنار هم هستند و با هم برابرند و تنها شغل افراده که با هم متفاوته.
منابع انسانی تکامل یافته کلماتی چون پرسنل، کارمندان، همکاران، اعضای تیم و یا کارگران است که به تدریج منسوخ شدند.
مقیاس های منابع انسانی
- مقیاس خرد: هدف از استفاده این واژه نشون دادن اهمیت کارکنان است. در این دسته بندی تمامی افراد که برای سازمان کار میکنند به این تفاهم رسیدند که با هم برابر هستن و تنها تفاوت بین اونها، تفاوت وظیفه ست.
- مقیاس کلان: این مقیاس شامل دپارتمان ها یا بخش های عملیاتی سازمان است که درواقع خدمات متنوعی رو به سایر بخش های سازمان ارائه میدهند و مهم ترین وظیفه شون استخدام، استخراج، پرداختی ها، ایجاد رضایت، حفظ کارکنان و … میباشد.
اینطور که پیداست هوش مصنوعی قراره جای نیروی انسانی رو بگیره. اما چیزی که مشخصه اینه که هوش مصنوعی فاقد مهارت قضاوت کردنه و فقط به صورت ربات وار وظایفی که براش تعریف شده ر و انجام میده و حتی در اتوماتیک ترین کارخانه جهان هم که ربات ها کار میکنن، باز هم به قدرت ذهن انسان (نیروی انسانی) نیاز است. از طرف دیگه خود ماشین آلان و ربات ها هم به دست انسان ساخته میشن.
وقتی که یه کارآفرین کاری رو شروع میکنه قطعا یسری اهداف داره و به ادبیات مدیریتی میگیم که میخواد به یه مقصدی برسه و ما یاد گرفتیم که برای رسیبدن به اون مقصد نیاز به منابع داره که عبارت بودند از: مالی و مادی، دانشی، زمان و از همه مهم تر انسانی که میتونیم بگیم منابع انسانی مهم ترین این منابع است و اون چیزی که میتونه یه مدیر رو به صورت مستقیم به اهدافش برسونه، منابع انسانیه اون سازمانه.
چون کار اصلی داره به دست این افراد انجام میشه. وجود و عملکرد این افراد است که باعث میشه مدیر یا کارآفرین به اهداف و آرزوهاش برسه و یا نرسه. پس احتمالا خیلی مهمه که ما هم به عنوان مدیر مجموعه بتونیم در وهله اول رضایت این افراد رو بدست بیاریم تا بتونیم ازشون توقع داشته باشیم که کار رو به نحو احسن پیش ببرن.
چون نیرویی که از ما ناراضی باشه، یا در طی زمانی که توی سازمانه به هیچ وجه کار و یا بهتره بگیم کار مفید ی انجام نمیده و یا اصلا ما رو ترک میکنه و توی این مسیر همراهیمون نمیکنه و در نتیجه رسیدن به هدف یا همون مقصد فقط در حد یک رویا باقی خواهد موند. پس تا این افراد نباشند، نه خدمتی نه محصولی و نه سازمانی شکل نخواهد گرفت.
پس میتونیم بگیم منابع انسانی هسته کلیدی تمامی سازمان محسوب می شوند.