راهبردهای بقا برای زیستبوم نوآوری سلامت ایران تنها به شرایط بحرانی و جنگی محدود نمیشود. در بخش نخست میزگرد درباره این راهبردها در شرایط ناشی از جنگ ۱۲ روزه سخن گفتیم ولی از گفتهها پیدا بود که شرایط برای اکوسیستم نوآور کشور همیشه بحرانی است و آنها باید همیشه ابتدا راهبردهایی برای بقا سپس برنامههایی برای رشد داشته باشند. در بخش دوم گزارش به چالشهای برطرف نشده اکوسیستم سلامت میپردازیم که عمدتا به عملکرد رگولاتور سلامت و سپس به فرهنگ حاکم بر حوزه نوآوری سلامت برمیگردد. این میزگرد با حضور احمد طاهرخانی مدیرعامل و بنیانگذار هومکا، مهرشاد تیموری مدیرعامل و همبنیانگذار بقراط، امین دولتی مدیرعامل و همبنیانگذار حال، دکتر صادق شفائی رئیس هیاتمدیره و دکتر محمدرضا زاهدی مدیرعامل گروه سرمایهگذاری پیشگامان سلامت در دفتر گروه پیشگامان برگزار شد.
آقای دولتی ارزیابی شما از سطح نوآوریها، رشد یا عدم رشد زیستبوم سلامت کشور چیست؟
امین دولتی، استارتاپ حال: در چند سال اخیر اکوسیستم ایکامرس برای استارتاپهای سلامت رشد چندانی نداشته و اتفاق بزرگی در آن رخ نداده است. یکی از دلایل آن حاکمیتی و دلیل دیگر سرمایهگذاری مورد نیاز است که در این زیستبوم انجام نمیشود. کشورهای منطقه در هوش مصنوعی و حوزههای جدید به سرعت پیشرفت میکنند و اگر ما از این موج عقب بمانیم، نمیتوانیم جبران کنیم. چون سطح و ترند تکنولوژی درحال تغییر است. کل ایکامرس سلامت ما تبدیل به تسهیلگری برای بیمار شده که کار سنتی را سادهتر انجام دهد.
مهرشاد تیموری، استارتاپ بقراط: در این ده سال که من در حوزه سلامت کار میکنم، به یاد ندارم که حتی یک مشکل از اکوسیستم سلامت حل شده باشد. بلکه اوضاع بدتر و آشفتهتر شده است. بیمه سلامت میگوید نیمی از مردم بیمه من هستند. تامین اجتماعی هم میگوید نیم دیگر بیمه من هستند و بیمارستان ملکی دارم. وزارت بهداشت کیست؟ وزارت بهداشت میگوید من متولی رسمی نظام سلامت هستم. سازمان نظام پزشکی و غذا و دارو هم نقش خود را یادآوری میکنند. هرچه در سلامت دیجیتال رخ دهد، آنها ساز خود را میزنند و به دیگری گوش نمیدهند. برای طرحهای نوین سلامت، از نسخهنویسی الکترونیک تا مشاوره آنلاین و پلتفرمهای دارو، پس از اینهمه سال قانون وجود ندارد. حتی قانونی برای تعرفه مشاوره آنلاین نداریم و پزشکان برای تعیین مبلغ با پشتیبانی پلتفرمها تماس میگیرند و از مبلغ ویزیت آنلاین همکاران خود را میپرسند. تعرفه ویزیت حضوری هم که نظام پزشکی در قانونگذاری آن مدعی است، درست رعایت نمیشود، چه رسد به حوزه آنلاین. اگر رشدی در سلامت دیجیتال رخ داد، کار ما پلتفرمها بود و هیچگاه کمکی از این ارگانها نداشتیم.
موضوع دوم این است که من به شدت از همکارانم در دیگر پلتفرمها شاکی هستم. ما نباید گل به خودی بزنیم. چرا پلتفرمهای سلامت باید مفت کار کنند و سرویس رایگان به پزشکان ارائه دهند؟ الان پزشکان و مدیران مراکز درمانی عادت کردند که از پلتفرمها سرویس رایگان بگیرند. در کنگرهها میبینیم که پزشک یک دستگاه زیبایی یا دندانپزشکی چند میلیاردی از یک شرکت میخرد ولی برای نرمافزار و دریافت سرویس مشاوره آنلاین حاضر نیست هزینه نیست. ما تلاش کردیم یک موج در این بازار ایجاد کنیم ولی پلتفرمهای دیگر که شرایط مالی آشفتهای هم دارند، آمدند و بازار را خراب کردند. شرکتها برای نرمافزارهای مالی، CRM و… هزینه میکند. چرا سیستم پزشکی نباید بابت آن هزینه کند؟ زیرا شنیدهاند که یک پلتفرم دیگر که البته خدمات ضعیفی دارد، نرمافزار رایگان میدهد. از طرفی در ۱۲ روز جنگ فروش صفر بود. چون در مدت کوتاهی نرمافزار تبدیل به کالای لوکس شد. پزشکان میگفتند کدام مطب را مدیریت کنیم؟ در چنین شرایطی اگر ما پسانداز نداشته باشیم، مثل دیگران ناگزیر از تعدیل گسترده هستیم. ولی ما در بقراط هیچگاه سرویس رایگان نمیدهیم.
سوم این که پلتفرمهایی که خدمات نسخهنویسی آنلاین دارند و پزشکانی که کاربر این برنامهها هستند، بیاغراق هر روز یک سوپرایز خلقالساعه جدید از سوی تامین اجتماعی را تجربه میکنند. روز اول گفتند این سیستم برونسپاری شده و در اختیار شماست. ما پزشک را متقاعد میکنیم که در برنامه ما نسخهنویسی کند ولی به سختی میتواند این کار را انجام دهد. چون تامین اجتماعی یا دسترسیها را کمتر میکند، یا آپشنها را نگه میدارد و به بقیه نمیدهد، یا ورود را پیچیده میکند. اختلافات کدینگ دارو هم یک ممقوله پیچیده است. مثلا در ورود دو مرحلهای، تامین اجتماعی کاربر را وادار میکند که به سایت تامین برود، لاگین کند، کد ورود بزند و دوباره برگردد به سایت نسخهنویسی. توکن آن هم یک ساعت اعتبار دارد. یعنی پزشک طی چند ساعت کار باید هر یک ساعت یک از پلتفرم خارج شود، در سایت تامین رمز بزند، کد پیامک شده را وارد کند و دوباره برگردد. پزشکان از این شرایط ناراضی هستند و پلتفرمها را مقصر میدانند. به پزشک میگوییم تامین اجتماعی دسترسی نسخه را سخت کرده، میگوید به من ربطی ندارد، تو آن را حل کن. تامین اجتماعی هرروز یا دسترسی را قطع میکند، یا محدودیتهای جدید میگذارد و از دید من این تعمدی برای حذف پلتفرمها است که نام آن را امنیت اطلاعات میگذارند. یک روز دیدیم که برنامه نسخهنویسی متوقف شد. پیگیری کردیم و دیدیم که تامین اجتماعی سیستم را روشن کرده است. یک روز ناگهان اعلام کردند که پزشکان حق ندارند کد irc بزنند. باید حتما جنریک دارو بزنند و برنامه نخسهنویسی هوا میشود. زیرا پزشکان داروهای irc را که برند و پر تجویز است را که به لیست خود اضافه کردهاند ولی دیگر نمیتوانند تجویز کنند. کمی بعد اعلام میکنند این کار باعث نارضایتی کاربران شد. پس سیستم را خاموش میکنند و دوباره باید همه تنظیمات را برگردانیم.
این نهادها یکی دو تا نیستند. یکی دیگر اینترنت، پیامک، Dns یا ارسال لینک را قطع و وصل میکند. در ۱۲ روز جنگ ماجرا خیلی پیچیدهتر بود. مثلا تیم پشتیبانی میگفت فلان جا موشک زدهاند و افرانت آسیب دیده. ما باید با کلی تلاش یک سرور دیگر پیدا میکردیم. یا پیامک قطع بود و رمز عبور ارسال نمیشد. پیامک وصل میشد ولی برخی پیامها ارسال نمیشد و باید خودمان دلیل آن را حدس میزدیم. پزشکان از شهرهای دیگر اعلام میکردند که پروندهها را نمیبینیم. بررسی میکردیم و میدیدیم DNS آن منطقه مختل شده است. برای سیستم نسخهنویسی یک زمان قرار بود سامانه سپاس مستقر شود و هر وزیر برای آن یک برنامه میگذاشت که هیچگاه به نتیجه نرسید. وزارت بهداشت به تامین اجتماعی میگفت باید همه داروهایت را روی سرورهای من ذخیره کنی. تامین اجتماعی میگفت تو کی هستی؟ نصف بیمارستانها و سیستم درمانی دست من است. چرا باید دیتا را به شما بدهم؟ همان تیم نسخهنویسی وزارت بهداشت در تامین اجتماعی نسخهنویسی الکترونیک را درست کرد. بیمه سلامت و سپس نیروهای مسلح هم برای اینکه جا نمانند، برای خود نسخهنویسی الکترونیک راه انداختند.

آقای دکتر زاهدی شما که با وزارت بهداشت تعامل دارید، علت این مسائل را در چه میدانید؟
محمدرضا زاهدی، پیشگامان سلامت: فرهنگ حاکم بر وزارت بهداشت این است که ما حرف کسی را نمیپذیریم مگر اینکه پزشک باشد چون بیشتر میفهمد. این نگاه بالا به پایین باعث شد که بطور سمبلیک همیشه در حوزه سلامت یک پزشک سرپرست یا مدیر باشد. پس یکی از مشکلات آنها با سیستم پلتفرمی و سلامت دیجیتال همین است. ولی دانشجویان پزشکی امروز، قطعا نظام سنتی سلامت را تغییر میدهند. در چند سال آینده یک روز میبینیم که سیستم پزشکی قفل میکند. نسل جدید نمیپذیرند که چند جا کد تایید وارد کنند تا یک نسخه ثبت شود. وزارت بهداشت در سالهای اخیر در زمینه سلامت دیجیتال عقبگرد کرده و سنگرهای پیشین را هم از دست داده است. الان به اینجا رسیده که اصلا این سیستمها برای چیست؟ کار به صورت دستی هم انجام میشود. در این شرایط اگر همه ما تبدیل به یک صدای واحد شویم و یک مجمع شکل بگیرد، مسائل سلامت دیجیتال بهتر شنیده میشود. گروههای صنفی دیگر شاید ارتباط قوی با وزارت بهداشت ندارند یا صدایشان بلند نیست. ولی میتوان با افراد قوی دانشگاهها که وابستگی به وزارت بهداشت ندارند، این مسائل را مطرح کرد. گارد نظام سلامت برای این است که میگویند پزشکی به دست دیگران نیافتد.
احمد طاهرخانی، استارتاپ هومکا: اگر منظور شما این است که پزشکان به عنوان شریک استراتژیک وارد بیزینسها شوند تا کار سلامت دیجیتال تسهیل شود، من به این موضوع نقد دارم. یک وزارت بهداشت داریم که سیاستگذار، قانونگذار، مجری آموزش و تامین نیروی کار و تعیین کننده تعرفه درمان است. تمام ارکان یک بازار را به دست دارد و این یعنی میخواهم کل بازار را تحت کنترل خود داشته باشم و چند تا استارتاپ نمیتوانند این بازی را بهم بزنند. کار رسانهای و تعامل با پزشکان موثر است ولی اینقدر این مسیر طولانی است که صبر سرمایهگذار به آن نمیرسد. ما دنبال دو سه برابر شدن نیستیم و این برای سرمایهگذار هم جذاب نیست. به دنبال اسکیل کردن هستیم. به پلتفرمها میگویند شما باعث تقاضای القایی و افزایش ویزیت و آزمایش بیشتر میشوید. در صورتی که این موضوع باید از پایه درست شود. مثلا برای نسخهنویسی باید محدودیت وضع شود. نه اینکه مانع کار پلتفرم شوند.
یکی از دلایل آن میتواند ساختار بهروز نشده و قدیمی باشد؟
دولتی: این چارچوب چند دهه پیش ایجاد شد و الان در خود سیستم هم معتقدند که چینش ساختار سلامت از این بدتر ممکن نبود. مثلا پزشک میتواند هر تعداد که بخواهد نسخه بنویسد و در آن مفسده رخ میدهد. وقتی الان به چنین ساختاری دست نمیزنند، زیرا اولا هدف بهبود شرایط نیست، دوم اینکه از خونریزی آن میترسند و شاید دلیل اصلی آن سیستمی است که از این فضا استفاده میکند. مثلا یکی از دلایلی که نسخهنویسی آنلاین سر و سامان درستی نمیگیرد، این است که آمار و ارقام نسخهها شفاف میشود. یکی از آمارها این است که تجویز و استفاده آنتیبیوتیکها چند برابر استاندارد جهانی است. آزمایش و رادیولوژی بماند. شاید هدف کوچک محدود کردن استارتاپها جلوگیری از تقاضای القایی باشد. ولی یکی از اصلیترین اهداف این است که آمار و ارقام شفاف نشود.
زاهدی: وزارت بهداشت یک جمعیت کوچک با منافع زیاد است. حالا عدهای از بیرون جامعه پزشکی میخواهند در این منافع شریک شوند. خودشان هم وقت ندارند که همه چیز را یاد بگیرند. پزشکان خود را در همه کار سرآمد میدانند و مدلهای پیشنهادی پلتفرمها را نمیپذیرند. ولی ما اگر شخصیت آنها را بشناسیم، نقطه ورود هم دارند. چالش اینجاست که سلامت دیجیتال از مهندسی برآمده است و باید این دو حوزه به هم نزدیکتر شوند. حتی وزارت بهداشت تقاضایی که از سوی یک پزشک مطرح نشده باشد را نمیپذیرد.
طاهرخانی: من در کوچکمقیاس با شما کاملا موافقم که یک پزشک شریک استراتژیک پلتفرم باشد. ولی معتقدم برای رخ دادن آن اتفاق بزرگ در سلامت دیجیتال، لزوما این راه کافی نیست. ما با بستری که ایجاد کردیم، در فرایندهای سلامت تسهیلگری کردیم. اگر بخواهیم برای هر پلتفرم یک سهامدار از پزشکان یا بدنه حاکمیت داشته باشیم، مفسده ایجاد میشود. درگیر کردن پزشکان در لایه اجرا و عملیات شاید کار ما را در اسکیل کوچک راه بیاندازد. ولی آن اتفاق بزرگ رخ نمیدهد. استارتاپها و سرمایهگذاران به دنبال چیزهای بزرگتر هستند.