روایتی کوتاه از تجربه بیمارستانهای خصوصی از دوره جنگ و ابهام
در این که عامه مردم نقل به مضمون میگویند شب خوابیدیم، صبح که بیدار شدیم همه چیز عوض شد، حکمتی نهفته است. جنگ دوازده روزه بی آنکه هیچ سیگنالی به اقتصاد و اهالی کسبوکار داده باشد، در نیمهشبی شروع شد که قرار بود چند ساعت بعد از آن مدیران کسبوکارها پس از بیدار شدن برنامههای رشد و بهبود مجموعه خود را دنبال کنند. ولی یا با پریشانی چشم به اخبار داشتند یا در مسیرهای خروجی شهر بودند. البته اگر در تهران یا سایر کلانشهرها زندگی میکردند. روایت سیستم درمانی کمی متفاوت است. سیستمی که همیشه برای تغییرات ناگهانی آماده است یا باید آماده باشد. در اینجا تمرکز ما بر اقتصاد بیمارستانهای خصوصی در شرایط جنگی است. بیمارستانهایی که هم رسالت نجاتبخشی دارند و هم باید گلیم اقتصاد خود را از آب بیرون بکشند.
بیمارستانهایی که خالی شدند و بیمارستانهایی که دیگر ظرفیت پذیرش نداشتند
دکتر آرش انیسیان، رئیس بیمارستان ابن سینا تهران معتقد است که در بررسی شرایطی که بخش خصوصی به ناگهان تجربه کرد، باید این بخش را به سه دسته تقسیم کنیم: «یک گروه بزرگ از بیمارستانهای خصوصی در شهرهای بزرگ قرار دارند و این شهرها هدف حمله بودند. گروه دیگر بیمارستانها در شهرهای کوچکتری بودند که مردم از حملات هوایی اسرائیل به آن شهرها پناه بردند و دسته سوم شهرهای دیگری که مورد هدف نبودند. البته بیشتر بیمارستانهای خصوصی در شهرهای بزرگ هستند و محل مراجعه افرادیاند که پایگاه اقتصادی بهتری دارند. تهران، تبریز، اصفهان و شهرهایی که توریست سلامت داشتند از نظر جعیت توریست و ارائه خدمات در بخش خصوصی آسیب جدی دیدند. این شهرها هدف حمله بودند و مردم به شهرهای کوچک پناه بردند و بخش خصوصی در شهرهای بزرگ خالی شد. بر اساس تخمینها و شواهد در تهران بیش از ۶۰ درصد داروخانهها و بیش از ۵۰ درصد مراکز درمانی خصوصی، کلینیکها و مطبها تعطیل بودند. بیمارستانها نیز با حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد ظرفیت کار میکردند؛ زیرا مراجعه نداشتند.»
انیسیان درباره خدمات بیمارستان ابنسینا و آنچه در این مدت کوتاه تجربه کردند میگوید: «فعالیت ما در خدمات سرپایی، خدمات بستری و خدمات غیرحضوری است. شاید ما نسبت به دیگر بیمارستانهای خصوصی آسیب کمتری دیدیم ولی ضریب اشغال تخت در بیمارستان ما هم به کمتر از نصف رسید، تعداد مراجعان درمانگاه از حدود ۲ هزار نفر در روز به کمتر از ۴۰۰ نفر رسید و در خدمات غیرحضوری با اینکه رشد داشتیم ولی به دلیل اختلالات اینترنت و ارتباطات، خدمات آن هم به کمتر از ۱۰ درصد رسید. در اینجا هم بیماران آسیب این اختلال را دیدند، هم ما.»
توقف درمانهای مهم و آسیب دو سویه به بیمار و بیمارستان
این دو هفته آسیب بسیار جدی به نظام سلامت در بخش خصوصی وارد کرد و تبعات آن تا مدتها ادامه دارد. زیرا بیشتر مشتریان ترجیح میدهند پول خود را نگه دارند. اینها را دکتر بابک حیدری اقدم رئیس سابق بیمارستان جم تهران میگوید و تاکید میکند که مدیران بخش خصوصی پیش از این بحرانها نیز به تعرفههای دستوری معترض بودند: «بیمارستانها در حالت عادی نیز به دلیل تعرفه پایین درمان یا سر به سر بودند یا زیانده. در روزهای جنگ جراحیهای زیبایی بطور کامل کنسل شد و هنوز مشتریان بازنگشتهاند. بسیاری از جراحیهای درمانی به دلیل خروج پزشکان از شهر انجام نشد. بسیاری از بیماران برای چکاپ یا ادامه درمان مراجعه نکردند. در بسیاری از خدمات ضروری مانند دیالیز در شهرهای مسافرپذیر و توریستپذیر مانند شهرهای شمالی بالاتر از ظرفیت و امکاناتشان بیمار داشتند ولی در تهران این مراکز نیز با کمترین ظرفیت کار میکردند. خدمات درمانی روتین و عمومی از شهرهای بزرگ به شهرهایی که حکم پناهگاه را داشت منتقل شد. ولی خدمات ضروری بزرگ مانند جراحیهای سنگین، درمانهای سرطان، پرتودرمانی و شیمیدرمانی بعضا متوقف شد. این مسائل بجز اقتصاد بخش خصوصی، به سلامت مردم نیز آسیب جدی وارد میکند.»
اقتصاد سلامت یک زنجیره آسیبدیده است
انیسیان در ارزیابی زنجیره سلامت میگوید که زنجیره اقتصاد سلامت، منحصر به اقتصاد سلامت نیست: «مثلا در تولید دارو، ممکن است دارو را خودمان تولید کنیم ولی ظرفی که دارو باید در آن بستهبندی شود به دلیل اختلالی که در بنادر و سیستم گمرکی به وجود آمده وارد نشود و در نهایت دارو نایاب شود و به دست بیمار نرسد. همچنین با اختلال سوخترسانی به سیستم ترابری مانند انفجار انبار نفت شهران، دارورسانی به بیمارستانها و داروخانهها مختل شد و این موضوع چرخه سلامت و اقتصاد سلامت را تحت تاثیر قرار داد. یا در نقطهای از شهر انفجار رخ داد و افرادی کشته و مجروح شدند. ورود ناگهانی تعداد بالای مجروح به بیمارستان خصوصی باعث شد که روند عادی مختل شود. همه این مسائل آسیبهای جدی است که به اقتصاد خصوصی سلامت وارد میکند. ضمن اینکه وقتی جنگ میشود، بسیاری از افراد کادر درمان هم احتمالا ترک کار میکنند. این هم یکی دیگر از آسیبهایی است که به اقتصاد سلامت وارد میشود.»
تصمیم درست چیست؟
حیدری اقدم میگوید که متاسفانه همه فرایندهای اقتصادی کشور متاثر از نظام سیاسی و تصمیمات سیاسی است: «ما نمیدانیم سیاستمداران چه خواهند کرد یا چه تصمیمی میگیرند. پس نمیتوانیم پیشبینی کنیم که در آینده چه پیش میآید. ضمن اینکه وقتی بنیانهای اقتصادی کشور آسیب میبیند، بازسازی آن در کوتاهمدت ممکن نیست. در ادامه آن تولید ناخالص کشور کاهش مییابد. وقتی سهم سلامت از منابع ملی و تولید ناخالص کاهش یابد، بخش خصوصی هم از آن متاثر میشود. یعنی سهم سلامت در سبد خرید مردم کوچک یا حذف میشود. همین حالا هم بسیاری از مردم توان خرید خدمات دندانپزشکی را ندارند. یا تقاضا برای خدماتی مانند چکاپ بسیار کمتر شده است. این تقاضا در یک روند چند ساله رو به کاهش بود. همه این تغییرات تبعات جدی برای بیماران، مردم و نظام درمانی خواهد داشت.»
حیدری اقدم میگوید که یک سری از اصول کلی در همه کسبوکارها وجود دارد و آن این است که ریسک کسبوکار را به حداقل برسانیم: «اگر این بحران طولانی شود، مردم تا حدی به آن عادت میکنند. ما در جنگ با عراق هم هشت سال آن را تجربه کردیم که مردم پس از مدتی به رفتار و زندگی عادی برگشتند.»
توریسم سلامت بازاری که دیگر برنمیگردد
انیسیان ارزیابی دیگری از بازارهای سلامت دارد: «در حوزه گردشگری سلامت بازگشت به بازار عادی کاملا متفاوت است. در این حوزه ما تقریبا ۹۰ درصد مشتریان را از دست دادیم. پروازها لغو شدند، سفرهای ریلی و زمینی مشکل شدند، مرزهای ورودی به دلایل امنیتی به شدت کنترل میشود، صدور روادید با اختلال مواجه شده و اتفاقاتی مانند آنها لطمههای بسیار جدی به گردشگری سلامت میزند. در این زمینه اگر به هر دلیلی مشتری را از دست بدهید، جذب دوباره مشتری بسیار سخت، پرهزینه و حتی غیرممکن میشود.»
انیسیان معتقد است که اکنون بیمارستانها و کلینیکهای خصوصی باید حداقل بخشی از درآمد خود را حفظ کنند: «استراتژی مراکز درمانی در حال حاضر کاهش ریسک، ارتقای خدمات سرپایی و توسعه خدمات آنلاین و غیرحضوری است تا بتوانند به این شکل بخشی از درآمد خود را حفظ کنند. همچنین حوزه CRM بسیار مهم است که اگر بر آن تمرکز کنند میتوانند بخشی از مشتریانی که از دست داده بودند را دوباره جذب کنند.»