در فقدان نظارت درست بر خدمات دندانپزشکی، به عملکرد خودتان نظارت کنید
کیفیت در هر بازاری یک واقعیت استوار است و این کیفیت است که به هر صنف اعتبار و اعتماد میبخشد. در بخش نخست گزارش میزگرد اقتصاد و کارآفرینی در دندانپزشکی خواندیم که حاضران کیفیت خدمات دندانپزشکی را ارزیابی و آسیبشناسی کردند. در بخش دوم گزارش در جستوجوی بهبود اوضاع هستیم. این میزگرد در روز ۲۳ فروردین و همزمان با روز دندانپزشک در دفتر گروه سرمایهگذاری پیشگامان سلامت برگزار شد و دکتر احمد خدری، دکتر محمدکاظم عبدشاهی و امیرمحمد محمدزاده به همراه دکتر محمدرضا زاهدی مدیرعامل و دکتر صادق شفائی همبنیانگذار پیشگامان به بررسی اقتصاد دندانپزشکی پرداختند.
آقای دکتر عبدشاهی تا اینجا گفته شد که چه عواملی بازار و کیفیت خدمات دندانپزشکی را تحت تاثیر قرار میدهند. ورود افراد غیر پزشک به این حوزه کار را آسانتر میکند یا دشوارتر؟
عبدشاهی: موضوع بر سر اخلاقمداری و کیفیت کار است. من در این سالها با بیزینسمنهای بسیاری کار کردم. حاشیه سودهای بسیار بالا دارند و ورود به این بازار برایشان میصرفد. مثلا در موضوع اقساط، یک بیزینسمن که سرمایه زیاد و سابقه کار بیزینسی دارد، به راحتی کار اقساطی میکند و بانک برایش خرید دین انجام میدهد. ولی دندانپزشک جوان یا بیسرمایه نمیتواند اقساطی کار کند. زیرا برای چک چرفتن از بیمار کلی سازوکار وجود دارد. دستمزد پزشک مجرب و خوب برای کاری مانند ایمپلنت حدود ۷۰درصد کل هزینه است. یک واحد ایمپلنت یک نرخ و درمان ثابت است ولی برای جراحیهای سینوس، پیوند استخوان و هزینههای جانبی هم این دستمزد ۷۰درصد است. با ۳۰درصد باقی مانده باید هزینه کل متریال، تجهیزات، مالیات، شهرداری، نظام پزشکی، حقوق پرسنل و… را بدهید. ولی برای بیزینسمن شرایط متفاوت است و سود کار بسیار بالاست. دندانپزشکان با علم به درمان، از خیلی چیزها صرفنظر میکنند. ولی بیزینسمن به روال درست درمان آگاهی ندارد. برای کسی که ۲۰ دندان پوسیده دارد و یک دندان ندارد نباید ایمپلنت گذاشت. ابتدا باید سر و سامانی به آنها داد، بهداشت دندان را درست کرد، سیگار را کم کرد. ولی برای بیزینسمن این مسائل مطرح نیست. شرکت برای ما که ۲۰ عدد اباتمنت میخریم، هر عدد را یک میلیون و ۵۰۰هزار تومان حساب میکند و برای کسی که دو سه هزار تا میخرد یا حتی از خارج از کشور میآورد هر عدد ۵۰۰هزار تومان میشود. دستمزد جراح در تهران برای یک واحد پایه بدون هزینههای جانبی ۳میلیون و نیم و برای ایمپلنت ۶میلیون تومان است. ولی در بسیاری از کلینیکها از جراحان کمتجربه استفاده میکنند. دو سه تا از کلینیکهای معروف که متعلق به بیزینسمنها است، دانشجو و رزیدنت هم دارند و نمیدانم قوانین نظارتی بر آنها چگونه است. ضمن اینکه وقتی به جراح بگویید هر ماه هزار واحد کار به تو میدهم، میتوانید بجای ۳ میلیون، یک تا یک و نیم میلیون کمتر دستمزد بدهید. در اینجا هزینههای لابراتواری، قیمت خرید و دستمزد جراح را کم شده و حاشیه سود بالا میرود. تعداد بالای بیمار هم به دلیل پشتوانه و تبلیغات زیاد است. اگر در ماه ۱۰۰ بیمار داشته باشید درآمد ۵۰ بیمار را باید صرف هزینهها کنید و وقتی هزار بیمار داشته باشید، هزینه ۱۰۰ بیمار را صرف این هزینهها میکنید و هزینه ۹۰۰ بیمار برایتان میماند. اگر پشتوانه و سرمایه درست باشد، کار اخلاقی انجام شود و تعداد بیمار زیاد باشد درآمد خوب هم کسب میشود.
آقای محمدزاده نظر شما که در این زمینه کار بیزینسی کردهاید چیست؟
محمدزاده: زمانی کامپوزیت IPS یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان هشتصد و کامپوزیت رده پایینتر یک میلیون و ۱۰۰هزار تومان بود. در یک کلینیک یک فک کامل را یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان کامپوزیت میکردند و این خیلی عجیب بود. یک بار یکی از پزشکان را به عنوان متقاضی کار به آنجا فرستادیم. متوجه شدیم که یک قیمت پایه به بیمار اعلام میکنند. بعد به عناوین مختلف مانند کامپوزیت بهتر، جراحی یا لیفت لثه و… هزینهها را بالا میبرند. برای کسی که جراحی یا لیفت لثه کرده حداقل یک هفته تا ۱۰ روز فاصله تا کامپوزیت نیاز است ولی آنها همان لحظه کامپوزیت هم انجام میدهند. روش کارشان این است که در دایرکت اینستاگرام مشاوره میدهند، ۱۰۰نفر را جذب میکنند، ۲۰نفر شاکی میشوند و میروند و ۸۰نفر را با زبان نگه میدارند. الان به دلیل قدرت خرید پایین که گفته شد از این خدمات استقبال میشود، برخی پزشکان هم با این شرایط کار میکنند و تبعات آن دو سال بعد معلوم میشود. بر سر راه کلینیکهای خوب چنین مسائلی هم هست.
در یک کلینیک پزشکی داشتیم که به دلیل دقت کار، در روز یک یا نهایتا دو فک را کامپوزیت میکرد درحالی که پزشکانی را میشناختم که در روز تا ۸ فک را کامپوزیت میکردند. هزینههایی مانند گان و مواد مصرفی را هم چند برابر قیمت میگرفتند. به همین دلیل یکی از برنامههای ما در اینستاگرام این بود که به جای تبلیغ کار خودمان، دیگران را نسبت به خدمات نادرست یا بیکیفیت آگاه کنیم.

آقای دکتر خدری محور پاسخها بر افت کیفیت درمان میچرخد. درحالی که در هر بازاری کیفیت بر همه چیز اولویت دارد و در سلامت این موضوع بسیار حساس است. شما بجز کاهش قدرت اقتصادی، چه عواملی را در این موضوع موثر میدانید و چه پیشنهادی برای بهبود اوضاع دارید؟
خدری: واقعیتی که در کشور ما وجود دارد این است که فساد بسیاری از ابعاد جامعه از جمله حوزه درمان را گرفته است. خدمات ضعیت و ارزان در سلامت باعث آسیب بیشتر به فرد میشود. این فساد در حوزه نظارت هم وجود دارد و در حوزه دندانپزشکی نظارت بسیار ضعیف است. خوب است که کلینیکها برای پر کردن جای خالی نظارت و جهت اعتمادسازی قسمت کنترل کیفیت داشته باشند و به عملکردشان نظارت کنند. برای این کار چیزی مانند کارت گارانتی هم به بیمار بدهند. دندانپزشکانی که تجربه بالا و لابراتوار خوب دارند، امروز در کار درمان چالش دارند. زیرا کیفیت مواد در حد انتظار نیست و تکنسین هم انگیزه ندارد. زیرا تعداد کار بیشتری میگیرد و زود باید انجام دهد. حتی وقتی کار را برای اصلاح میفرستیم، باز هم آنچه انتظار داریم، تحویل نمیگیریم. به نظر من یک راه دیگر برای خدمات و هزینه بهتر این است که از سرمایههای موجود بهتر استفاده کنیم. مثلا مطب من ۳ یونیت دارد ولی در مجموع حدود ۲۰ ساعت در هفته کار میکنند ولی ۲۰ برابر الان و در ۳۶ شیفت میشود از این امکان بهرهبرداری کرد. از این دست موارد بسیار زیاد است ولی اغلب صاحبان مطب به دیگران اعتماد نمیکنند و نگران اعتبارشان هستند. سرمایهگذاران میتوانند به این بخش هم ورود کنند و کمتر درگیر چالشهایی شوند که در راهاندازی کلینیکها وجود دارد و از تجربه صاحب مطب در مدیریت آن استفاده کنند.
یکی از موضوعات ما در این میزگرد نوآوری در دندانپزشکی است. از تجربه کار با حوزههای نوآورانه مانند لابراتوارهای دیجیتال بگویید.
خدری: در این مورد یکی از نیازها این است که پروتزیست یا دندانپزشک با تجربه که دانش دیجیتال ندارد، در کنار جوانی که دانش دیجیتال دارد و کمتجربه است قرار بگیرد. در این صورت کار درست درمیآید.

آقای دکتر زاهدی چشمانداز شما به عنوان سرمایهگذاری که بر کارآفرینی پزشکان تاکید دارید، از بازار دندانپزشکی چیست؟
زاهدی: در مجموع با توجه به شرایط کشور کارآفرینی بیمعنی به نظر میرسد. زیرا فرد زمانی به سوی کارآفرینی و خلاقیت میرود که احساس بینیازی کند و در طبقه ۴ هرم مازلو باشد. درباره این سوال باید بگویم بیزینسهای شخصی و تنها همگی به سمت افول میروند. مثلا دستیار دندانپزشک ترجیح میدهد در سازمانی کار کند که به او پاداش، حقوق بالا و مرخصی بدهد و جایگزین بگذارند ولی در مطب به دلیل چرخه اقتصادی ضعیفتر چنین امکانی نیست. اکنون که هلدینگهای بزرگی مانند فولاد مبارکه و کیسان برای ورود به سلامت برنامهریزی میکنند، نگرانی ما این است که در این موج تغییرات، اعضای خانواده سلامت یعنی دانشآموختگان رشتههای پزشکی به دنبال کارآفرینی و نوآوری نباشند و غیرپزشکان جای آنها را بگیرند. نوآوری ربطی به بزرگی و کوچکی کسبوکار ندارد. بسیاری از بیمارستانهای بزرگ به دلیل حجم بالای پذیرش و درمان بیمار وقت فکر کردن به نوآوری را ندارند. ما در این ۱۲ سال کار در سلامت متوجه شدیم مشکل این اکوسیستم ارتباط برقرار کردن با بیرون و فهمیدن یکدیگر است. داخل سیستم پزشکی اخلاق و در بیزینسها و سرمایهگذاران، سود مهم است. ما به هر کس که به دنبال راهاندازی کلینیک یا کسبوکار است، میگوییم که ۳ تا ۵ سال زمان برای راهاندازی و سوددهی نیاز دارید. تحقیقات نشان میدهد که در ۵ سال آینده بالاترین درآمدها از حوزه سلامت است ولی نه آن سلامت که دلالان اداره کنند. جامعه آنها را پس میزند و خدمات بد در شبکه اطلاعرسانیهای عمومی منعکس میشود. از دید من تحول ناگهان رخ میدهد. زیرا نسل جدید پزشکان درحال ورود به بازار هستند و در سیستم کنونی نمیتوانند کار کنند.
ارزیابی شما از راهکارهای مطرح شده برای بهبود درآمد و کاهش هزینهها چیست؟
زاهدی: پیشنهاد آقای دکتر خدری برای استفاده از ظرفیتهای موجود برای نسل جدید یک پیشنهاد طلایی است. زیرا راهاندازی یک کلینیک دندانپزشکی حداقل ۱۰ میلیارد تومان هزینه دارد. پس باید به سمت فرصتهای جدید رفت. من هم مطبهای زیادی با ظرفیت خالی میشناسم که البته استفاده از آن مسائل قانونی هم دارد.
خدری: بله ولی راهکار هم دارد. میتوان مطب اشتراکی تعریف کرد و به تعداد پزشکان تابلو زد. پوز بانکی و کد مالیاتی هم به نام هر پزشک دریافت کرد.